یه زیرنکته ی حاشیه ای در انتهای سخنرانی براش کافی بود: ترقه بازی، کلک اینها کنده خواهد شد!
در کل صحبتهای آقا و حتی پیامی که دو روز بعد از حادثه صادر کردند، هیچ اسمی از داعش برده نشد.
یه ریز میبینمتون عمیقی تو صحبت هاشون هست.
"این ترقه بازی هایی که در ایران میشود، البته به ما یک صدماتی وارد میشود، اما این یک قدرتی نیست، اینطور نیست که یک قدرتی باشد که قدرتی در دست آنها هست و دارند ترقه میاندازند، بمب را قایم کنند، این هر بچهای میتواند این کار را بکند، هر ی میتواند برود یک جایی یک بمب بگذارد منفجر بکند. این یک مسئله و قدرتمندی نیست در کار، این عجز و بیچارگی و بدبختی و انحراف است."
صحیفه امام،جلد ۱۵،صفحه ۹۵ ۱۳۶۰/۵/۱۹
امام زمانی واژه ی ترقه بازی رو استفاده کردند که یک ماه قبلش حوادث 6 و 7 تیر اتفاق افتاده بود، 73 نفر از مسئولین نظام رو از دست داده بودیم، ترورهای سال 60 اتفاق افتاده بود.
این صلابت و شجاعت از کجاست؟
شجاعتی که به مردم هم تسری پیدا می کنه.
تو کشورهای اروپایی تا یک نفر بگه «بمب»، مردم از وحشت جوری فرار می کنند که خسارتش از خود بمب بیشتره!
ایران رو هم که دیدیم. مردم جوری ایستادن جلو مجلس تماشا می کنند، انگار پلاسکو هست!
این شجاعت رمز پیروزی ماست شجاعتی که امام و رهبر دارن، منشاش هم ایمان به خداست، ایمان به وعده ی الهیه.
این منش شجاعانه است که در این دنیای ناامن، ایران رو جزیره ای امن کرده.
چیزی که مذاکره کنندگان ما نداشتند و باعث شد "خسارت محض" رقم بخوره.
چرا مسئولین اینو متوجه نمی شن؟
برای یک کشور بدترین موقعیّت این است که مسئولین کشور از اخم و تهدید و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسیدند، در واقع در را برای ورود او و دخول او و و تعرّض او باز کردهاند. کار را با عقل و با منطق و با حکمت باید انجام داد، در این تردیدی نیست، امّا با شجاعت باید انجام داد؛ با ترسیدن، با دلهره، با تحت تأثیر تشر و بداخلاقی و اخم و گرهِ ابروان قدرتمندان صاحب قدرت در دنیا قرار گرفتن، تحت تأثیر اینها واقع شدن، اوّل بدبختی است. خب کسی میخواهد بترسد، بترسد امّا از طرف مردم نترسد؛ به حساب مردم نترسد. ملّت ایستادهاند. اگر ملّت ایستاده نبود، از سال ۱۳۵۷ تا امروز که حدود چهل سال دارد میگذرد و انواع و اقسام توطئهها علیه ما به کار گرفته شده است و پول خرج شده و سلاح تولید شده و تهدید و ت و مانند اینها؛ اگر بنا بود که جمهوری اسلامی از اینها ملاحظه میکرد، میترسید، عقبنشینی میکرد، باید اثر و نشانی از ایران و ایرانی باقی نمیماند.
۱۳۹۶/۰۱/۳۰ بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان ارتش
17 دی ماه سالروز کشف حجاب به بهانه ورود ن به عرصه ی اجتماع
زن در اسلام حق حضور اجتماعی ندارد. حضور در اجتماع حق زن نیست که بتواند از آن صرف نظر کند، تکلیف است!
همان طوری که مردها باید در امور ی دخالت کنند و جامعۀ خودشان را حفظ کنند، زن ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و ی همدوش مردها باشند(1). اینکه میفرماید: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم»، مخصوص مردان نیست؛ ن هم باید به امور مسلمانان و جامعهی اسلامی و امور جهان اسلام و همهی مسائلی که در دنیا میگذرد، احساس مسؤولیت کنند و اهتمام نمایند؛ چون وظیفهی اسلامی است(2). اگر کشور بتواند جامعه ن را با تکیه بر تعلیمات اسلامی، با همان معارفی که اسلام خواسته است، آشنا کند، من تردیدی ندارم که پیشرفت و ترقّی و تعالی کشور مضاعف و چند برابر خواهد شد. در هر میدانی که بانوان مسؤولانه وارد شوند، پیشرفت در آن میدان چند برابر خواهد شد. خصوصیت حضور خانمها در میدانهای مختلف این است که وقتی زن خانواده وارد میدان میشود، یعنی همسر و فرزندان او هم واردند. حضور مرد به این معنا نیست، اما حضور زن به این معناست. در هر میدانی که زن وارد شود - زنی که خانم و کدبانوی یک خانه است - درحقیقت همه آن خانه را در آن میدان وارد میکند(3). زن با نقاط قوّت نه ی خود- که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است- همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکاء به خداوند، و همراه با عفت و پاکدامنی- که فضای پیرامون او را نورانیت می بخشد- میتواند در جامعه یک نقش استثنائیِ اینگونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست. مثل کوه استواری از ایمان، درعین حال مثل چشمه ی جوشانی از عاطفه و محبت و احساسات نه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمه ی صبر و حوصله و عاطفه ی خود سیراب میکند. انسانها در چنین آغوش پُربرکتی میتوانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیات در عالمِ وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمیکرد. این، معنای ارزش زن و تشخص زن است؛ چیزی که مغز متحجرِ مادی غربیها نمیتواند آن را بفهمد. کسانی که از دین و معنویت بهره یی نبرده اند، نمیتوانند چنین عظمتی را درک کنند. آنهایی که شاخصه ی زن را در زیور و آرایش و سبکسری و بازیچه قرار گرفتن در دست مردان میدانند، نمیتوانند اساس هویت نه را در منطق اسلام و در نظر اسلام درک کنند.
زن به یک جایگاه مصنوعی و تصنعی و تشریفاتی احتیاج ندارد؛ جایگاهی که دون شأن متانت و سکینه و آرامش روحی اوست. در طبیعت الهی زن، آنچنان لطافت و زیبایی و گرمای محبتی وجود دارد که میتواند هم خود را و هم محیط پیرامون خود را- چه در داخل خانه، چه در هر محیطی که باشد- به طرف معنویت، پیشرفت و علوّ مقامات علمی و عملی سوق دهد و پیش ببرد(4).
1. امام خمینی در جمع بانوان اعضای مکتبهای اسلامیقم و مسجد جامع نارمک ۱۳۶۳/۰۱/۱۹
2. امام ای در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا 1376/02/17
3. بیانات امام ای ۱۳۷۶/۰۷/۳۰
4. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1384/03/25
یه استاد داریم، نمونه ست!
مدرکشو از UCL انگلستان گرفته، تقریبآ تمام عمرشو اونجا بوده. انگلیسی رو بهتر از فارسی صحبت می کنه. به قول خودش هیچ عرقی به ایران به عنوان وطن نداره، اما.
برگشته. برگشته که به عنوان یک مسلمون ، به یک کشور اسلامی خدمت کنه.
اما سیستم اینجا، سوء مدیریت، بی عدالتی، رانت بازی و بخور بخور ناامیدش کرده، انگار، می خواد ول کنه بره.
میگه بودجه نمی دن، پروژه 75 میلیونی رو 20 میلیون بودجه دادن، ازجیب که نمی تونم بذارم، از دهن زن و بچم که نمی تونم بگیرم بذارم برای پروژه!
برمی گردم همون جا، بی دغذغه کارمو انجام می دم که بعد اخبار ایران بگه: «یک دانشمند ایرانی در انگلستان موفق شد »! (با شدت بخونید!)
میگه تا وقتی اونجایی تحویلت می گیرن، وقتی میای که به ک خدمت کنی ، میگن چرا اومدی؟! به جای اینکه اون هایی که خارج موندن رو لعن و نفرین کنن و اوناییکه برگشتن رو تشویق، درست برعکسه.
راس میگه. راست می گه بنده خدا!
استاد! حق با شماست!
راه طولانیه، خسته شدن داره، اما خون ها برای این راه ریخته شده، شهید علی محمدی ها، شهریاری ها،
خون دل ها خورده شده، دکتر حسابی ها
هدفی که به خاطرش جایگاه فوق العاده ای که داشتی رو ول کردی و اومدی ایران، خیلی مقدسه. خیلی! دست کمش نگیر!
پی نوشت: لینک زیر فوق العادست، انگار آقا داره برای استادم صحبت می کنه.
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34703
حضرت آقا یک تنه ایستاده، خدایا سایشو بر سرمون حفظ کن!
قسمتی از پیام حضرت امام به مناسبت سالروز میلاد حضرت حجت در نیمه شعبان سال 68:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطۀ شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنافداه ـ است که خداوند بر همۀ مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضرر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در ادارۀ هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معناا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.
مردم عزیز ایران که حقاً چهرۀ منوّر تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی کنند که سختیها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیفۀ اساسیشان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادری و صمیمیت را در چهارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقۀ مستضعف فشار میآورد، ولی هیچکس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کردهاند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار میکنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بیشهادت میسر نیست.
من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچکس و از هیچچیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایهداری غرب و پوچی و کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزۀ جهانی خود علیه غرب و شرقیم.
مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی میکنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب میکنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههای دار میروند؟ مگر بیش از این است که ن و فرزندان خردسال حزباللّه در جهان به اسارت گرفته میشوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفۀ اسلامی خود عمل کنیم.
پی نوشت: صراحت کلام امام من رو از خود بی خود می کنه.
درباره این سایت